وبلاگ شخصی رضا

وبلاگ شخصی رضا

مطالب زیبا|مذهبی|مناسبتی|اخبار|نظرات شخصی|سرگرمی|نرم افزار
وبلاگ شخصی رضا

وبلاگ شخصی رضا

مطالب زیبا|مذهبی|مناسبتی|اخبار|نظرات شخصی|سرگرمی|نرم افزار

صفات امام علی(ع) و ولایت

ولایت علی(ع)

ابوذر می گوید: روزی در مسجد مشغول نماز بودیم؛ نیازمندی وارد شد و دست گدایی دراز کرد ولی کسی او را کمک نکرد. آن شخص دل شکسته شد و دستان خود را بالا برد و گفت: خدایا تو شاهد باش در مسجد رسولت تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی جوابم را نداد. علی(ع)، که در این هنگام در رکوع نماز بود، انگشتر خود را بیرون آورد و به او داد. پیامبر(ص) در بین نماز متوجه ماجرا شد؛ نماز را تمام کرد و دست به دعا برداشت: خداوندا علی را وزیر من گردان تا پشتم به او محکم گردد و یار من باشد. هنوز دعای حضرت تمام نشده بود که این آیه نازل شد: همانا سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و رسول او و آن مؤمنانی که نماز را بپای می دارند و در حال رکوع صدقه می دهند.
آیه مُباهله

عده ای از دانشمندان مسیحی اهل نجران حق را پذیرا نبودند. خداوند به رسول(ص) خود امر فرمود: با آنها مباهله کن و بگو: ما فرزندان و زنان و نفوس خود را دعوت می کنیم شما هم چنین کنید و فرزندان و زنها و جانهایتان را بخوانید تا با هم مباهله کنیم و هر گروهی بر دیگری نفرین بفرستد تا خدا دروغگویان را نفرین و عذاب کند.

روز بعد مسیحیان نجران دیدند پیامبر(ص) با حسن و حسین و زهرا و علی(ع)، با پای پیاده به وعده گاه می آیند. بزرگ آنها این صحنه را که دید به افراد خود دستور داد برگردند و گفت: این افرادی را که من می بینم اگر دست به دعا بردارند و بخواهند خداوند کوه ها را آب کند، همان می شود لذا با پیامبر(ص) قرارداد بستند و محل را ترک کردند. مفسران علی(ع) را مصداق انفسنا (= جان هایمان) در آیه شریفه مباهله می دانند.
فضایل علی(ع) در قرآن

روزی ابن عباس از کوچه های مدینه می گذشت که معاویة بن ابی سفیان با او برخورد کرد
  ولایت علی(ع)

ابوذر می گوید: روزی در مسجد مشغول نماز بودیم؛ نیازمندی وارد شد و دست گدایی دراز کرد ولی کسی او را کمک نکرد. آن شخص دل شکسته شد و دستان خود را بالا برد و گفت: خدایا تو شاهد باش در مسجد رسولت تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی جوابم را نداد. علی(ع)، که در این هنگام در رکوع نماز بود، انگشتر خود را بیرون آورد و به او داد. پیامبر(ص) در بین نماز متوجه ماجرا شد؛ نماز را تمام کرد و دست به دعا برداشت: خداوندا علی را وزیر من گردان تا پشتم به او محکم گردد و یار من باشد. هنوز دعای حضرت تمام نشده بود که این آیه نازل شد: همانا سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و رسول او و آن مؤمنانی که نماز را بپای می دارند و در حال رکوع صدقه می دهند.
آیه مُباهله

عده ای از دانشمندان مسیحی اهل نجران حق را پذیرا نبودند. خداوند به رسول(ص) خود امر فرمود: با آنها مباهله کن و بگو: ما فرزندان و زنان و نفوس خود را دعوت می کنیم شما هم چنین کنید و فرزندان و زنها و جانهایتان را بخوانید تا با هم مباهله کنیم و هر گروهی بر دیگری نفرین بفرستد تا خدا دروغگویان را نفرین و عذاب کند.

روز بعد مسیحیان نجران دیدند پیامبر(ص) با حسن و حسین و زهرا و علی(ع)، با پای پیاده به وعده گاه می آیند. بزرگ آنها این صحنه را که دید به افراد خود دستور داد برگردند و گفت: این افرادی را که من می بینم اگر دست به دعا بردارند و بخواهند خداوند کوه ها را آب کند، همان می شود لذا با پیامبر(ص) قرارداد بستند و محل را ترک کردند. مفسران علی(ع) را مصداق انفسنا (= جان هایمان) در آیه شریفه مباهله می دانند.
فضایل علی(ع) در قرآن

روزی ابن عباس از کوچه های مدینه می گذشت که معاویة بن ابی سفیان با او برخورد کرد. معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت: ما گفتن فضایل علی را ممنوع کرده ایم. ابن عباس گفت یعنی از قرآن خواندن هم ما را باز می داری؟ در حالی که آیاتی از قرآن به فضایل علی(ع) اشاره دارد. معاویه گفت: قرآن را بخوان ولی تفسیر آن را بازگو مکن.
دفاع از پیامبر(ص)

در جنگ احد هنگامی که کار جنگ به جاهای دشوار رسید و سپاه دشمن مسلمانان را دور زدند، حدود پنجاه نفر از مشرکان پیامبر را محاصره و قصد جان آن حضرت کردند تنها حضرت علی(ع) بودند که با وجود زخم های زیادی که داشتند؛ از نبیّ اکرم(ص) دفاع می کردند. در این هنگام امین وحی نازل شد و ایثار علی(ع) را ستود. رسول خدا هم او را تصدیق کردند و فرمودند: «علیٌّ مِنّی وَ اَنَا مِنْ عَلیّ»؛ علی از من است و من از علی هستم. سپس ندائی در میدان نبرد شنیده شد که می گفت: «لا فَتی اِلاّ عَلیٌّ وَ لاسَیف اِلاّ ذُوالفَقار»؛ جوانمردی چون علی و شمشیری مانند ذوالفقار وجود ندارد.
برتری علی(ع)

احمدِ حنبل در «مُسنَد» خود می نویسد: پس از ساختن مسجد النّبی یاران پیامبر(ص) هر کدام اطراف مسجد برای خود خانه ای ساخته بودند که درِ آن به مسجد باز می شد. روزی پیامبر(ص) دستور فرمودند، همه این درها را ببندند، مگر درِ خانه علی بن ابیطالب. این مطلب بر اصحاب گران آمد. از این رو پیامبر بر منبر رفتند و در پاسخ به اعتراضات فرمودند: من از طرف خداوند مأمورم تمام درهایی را که به مسجد گشوده شده، ببندم، جز درِ خانه علی و در این مسئله پیرو فرمان خدا هستم.
علی(ع) آگاه به قرآن

در زمان پیامبر عدّه ای بودند که رسالت حضرت را انکار می کردند. از سوی خدا این آیه نازل شد: «ای پیامبر به این کافران بگو: کافی است خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند. ابو سعید خِدْری می گوید: از پیامبر(ص) درباره اینکه چه کسی علم کتاب نزد اوست، سؤال کردم و گفتم در این آیه منظور از کسی که علم کتاب نزد اوست، کیست؟ حضرت فرمود او برادرم، علی بن ابیطالب است.
علی و یارانش اولین بهشتیان

ابن عباس گوید از رسول خدا(ص) سؤال کردم منظور از سابقون در آیه شریفه «السابقون السابقون اولئک المقربون» چه کسی می باشد؟ حضرت فرمودند: جبرئیل به من چنین گفته است که آنها علی و پیروان راستین او هستند که پیشگامان به سوی بهشت و مقربان درگاه خدایند.
علی(ع) و جهاد در راه خدا

روزی شَیْبه و عباس، دو تن از بزرگان مکه، با هم مجادله می کردند و هر کدام فضیلت خود را به رخ دیگری می کشید. عباس می گفت من افتخار آب دادن به حُجّاج را دارم و تو نداری. شیبه هم می گفت: عمارت و کلیدداری خانه خدا با من است. علی(ع) هم در این بین وارد شد و فرمود: من بودم که با شمشیر جهاد کردم تا شما به خدا و پیامبر او ایمان آوردید. آن دو خشمگین شدند و شکایت علی را نزد پیامبر بردند. در این هنگام این آیه نازل شد: «آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند کار کسی می دانید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد نموده است؟ این دو نزد خدا مساوی نیستند».
عقد اخوت رسول خدا(ص) با علی(ع)

پس از ورود مهاجران به مدینه، رسول اکرم(ص) برای ایجاد مهربانی و برادری بین مهاجران و انصار دستور داد برای خدا با هم برادر شوند و هر کس را برادر دیگری ساخت و پیمان برادری خواندند.

در آن میان علی(ع) تنها ماند ویرایش برادری تعیین نشد. از این رو به حضور پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: برای هر کسی برادری معیّن فرمودید به جز من! پیامبر فرمود: ای علی، تو در این جهان و در سرای دیگر برادر من هستی؛ قسم به خدا پیمان برادری تو را به تأخیر نینداختم، مگر به این سبب که تو را برای خودم انتخاب کردم و تو در دو جهان برادر من هستی.
کمال علی(ع)

علی(ع) چکیده همه فضایل عالم و خلاصه تمام کمالات انسانی است. کمالات بی پایانِ مولای متقیان تا بدانجا است که پیامبر بزرگ مرتبه اسلام(ص) در حقش چنین فرمود: هرکس بخواهد به حضرت آدم در علمش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در بردباریش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش نظر کند، به علی بن ابیطالب(ع) بنگرد.
شجاعت علی(ع)

در جنگ اَحزاب (خندق) هنگامی که حضرت علی(ع) پس از سه بار دعوت پیامبر(ص)، هر بار آمادگی خود را برای مبارزه با عمر بن عبدود اعلام کردند و آماده نبرد شدند، پیامبر اکرم دست به دعا برداشتند و عرض کردند: خدایا در جنگ بدر عبید بن حارث و در جنگ احد عمویم حمزه را از من گرفتی. این، برادرم علی بن ابیطالب است که مهیّای رزم است. خدایا مرا تنها نگذار و او را حفظ کن. پس از شروع نبرد حضرت محمد(ص) فرمودند: همه ایمان در مقابل همه کفر قرار گرفته است. آنگاه که علی به پیروزی رسید، حضرت فرمود: «ضَربَةُ عَلیٍّ یَومَ الْخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثَّقلینِ». ضربتی که علی روز خندق بر عمر بن عبدود وارد کرد، از عبادت جنّ و انس برتر است.
قضاوت علی(ع)

روزی شخصی دعوایی نزد پیامبر(ص) آورد و گفت الاغی داشته و گاو نری آن را کشته است، تکلیف چیست؟ رسول اکرم(ص) ابتدا به دو تن از اصحاب گفتند حکم کنند: آنها گفتند ضمانی نیست زیرا حیوانی، حیوان دیگر را کشته است. حضرت به علی(ع) رو کردند و فرمودند بین آنان حکم کن. علی(ع) فرمودند: اگر گاو در استراحتگاه الاغ وارد شده است صاحبان گاو ضامن هستند و اگر عکس این باشد ضامن نیستند. در این هنگام رسول خدا(ص) دست به سوی آسمان بلند کردند و گفتند: سپاس خدای را که از خاندانم شخصی را قرار داد که به قضاوت های پیامبران داوری می کند.
علی(ع) مفسّر قرآن

گذشته از همه کمالات معنوی که برای علی(ع) برمی شمارند، دانش علی(ع) نسبت به آیات قرآن و تفسیر آنها و شناخت مُحکَم از مُتَشابِة و تبیین مُتَشابِه به واسطه مُحکَمْ به حدی بود که پیامبر اکرم(ص) بارها فرمودند: پس از من در مسائل دین و تفسیر آیات الهی به علی مراجعه کنید. در امر قضاوت، علی(ع) سرآمد تمام بشر است.
فصاحت کلام علی(ع)

ابن ابی الحدید مُعتَزلی در جلد چهارم شرح نهج البلاغه خود، پس از شرح یکی از نامه های حضرت، از زیبایی کلام علی(ع) به وَجد می آید و می نویسد: فصاحت کلام را ببین که چگونه افسار خود را به دست این مرد داده و مهار خود را به او سپرده است. نظم عجیب الفاظ را تماشا کن، یکی پس از دیگری می آیند و در اختیار او قرار می گیرند، مانند چشمه ای که خود به خود می جوشد. سبحان الله جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است، اما سخنانش در حکمت نظری، بالاتر از سخنان افلاطون و ارسطو است.
دریافت روح کلی عالَم

جبران خلیل جبران، از بزرگ ترین نویسندگان و متفکران مسیحی عرب، می گوید: من معتقدم که فرزند ابیطالب نخستین عرب بود که با روح کلّی عالم رابطه برقرار کرد. او اوّلین شخصیت عرب است که لبانش نغمه روح کلی را در گوش مردمی طنین انداخت که پیش از او آن را نشنیده بودند... او از این دنیا رخت بر بست و مانند پیامبرانی بود که در جوامع مبعوث می شدند که گنجایش آن را نداشتند و بر مردمی وارد می شدند که شایسته آنان نبودند و در عصری ظهور می کردند که زمان آن پیامبران نبود.
ابر مرد

میخائیل نعیمه، ـ نویسنده صاحب نظر و متفکر مسیحی عرب ـ می گوید: هیچ مورخ و نویسنده ای هر اندازه هم که از نبوغ برخوردار باشد، نمی تواند سیمای کاملی از انسان بزرگی مانند پیشوای ما علی(ع) را، حتی در هزار صحفه، ترسیم کند، اندیشه های آن ابرمرد عرب و گفتار و کردار او را نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است.
زهد علی(ع)

عُقبة بن عَلقمه پیرامون غذای مولای متقیان می گوید: روزی بر علی(ع) وارد شدم.

سفره ای کوچک پیش رو داشت که بر آن ظرف کوچکی از شیر و در کنار آن هم قطعه ای نانِ خشک نهاد بود و سدّ جوع می کرد. با تعجب عرض کردم: یا امیرالمؤمنین(ع)، با این نان و خورش ساده و اندک چگونه می سازی و این همه کار طاقت فرسای شبانه روزی را انجام می دهی؟

در جواب فرمودند: به خدا قسم رسول خدا(ص) نان مانده تر و خشک تر از این می خورد و لباس ساده تر می پوشید. بیم آن دارم که اگر روزی خوراک و پوشاکم جز این باشد، به او ملحق نشوم.
علی(ع) پهلوان عرب

پس از جنگ خندق و کشته شدن عَمْرِ بنِ عَبْدوَد به دست علی(ع)، خواهر عَمْر به هنگام رسیدن خبر کشته شدن برادرش، اشعاری به این مضمون سرود: ای پهلوان شجاع عرب، اگر به دست مرد عادی و بی نام و نشانی کشته می شدی، جای آن بود خاک ذلت و خواری بر سر ریزم و اشک ماتم و خجلت از دیده افشانم. حتی اگر به دست پهلوانی همچون خود کشته می شدی باز رنج و اندوه مرا پایانی نبود. اما اینک چه بگویم و چگونه بگریم؟ زیرا به دست پهلوانی کشته شده ای که نام و آوازه دلاوریش سراسر حجاز را گرفته است. او رادمرد شجاعی است که اگر همه شجاعان حجاز با هم به مصافش بروند، یک جا به دستش کشته خواهند شد. پس همین که به مصاف چنین پهلوانی رفته ای مرا تسلی و تسکین می دهد.
صلح طلبی علی(ع)

جرج جرداق، نویسنده و متفکر مسیحی در کتاب «امام علی، صدای عدالت» می نویسد: علی(ع) با همه نیروی شگرف و شجاعت فوق العاده اش، هیچ گاه به ظلم دست نیالود. همه راویان و تاریخ نویسان در این قول متفقند که علی(ع) تا مجبور نمی شد، هرگز به کارزار نمی رفت و تا آنجا که می توانست، از راههای مسالمت آمیز، اختلافات خود را با دشمنان برطرف می کرد. همواره به فرزند خود، حسن، سفارش می کرد که هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن و خود نیز از نبرد، مگر هنگام ضرورت، پرهیز کن. این معنای شجاعت و قهرمانی واقعی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد