وبلاگ شخصی رضا

وبلاگ شخصی رضا

مطالب زیبا|مذهبی|مناسبتی|اخبار|نظرات شخصی|سرگرمی|نرم افزار
وبلاگ شخصی رضا

وبلاگ شخصی رضا

مطالب زیبا|مذهبی|مناسبتی|اخبار|نظرات شخصی|سرگرمی|نرم افزار

صفات امام علی(ع) و ولایت

ولایت علی(ع)

ابوذر می گوید: روزی در مسجد مشغول نماز بودیم؛ نیازمندی وارد شد و دست گدایی دراز کرد ولی کسی او را کمک نکرد. آن شخص دل شکسته شد و دستان خود را بالا برد و گفت: خدایا تو شاهد باش در مسجد رسولت تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی جوابم را نداد. علی(ع)، که در این هنگام در رکوع نماز بود، انگشتر خود را بیرون آورد و به او داد. پیامبر(ص) در بین نماز متوجه ماجرا شد؛ نماز را تمام کرد و دست به دعا برداشت: خداوندا علی را وزیر من گردان تا پشتم به او محکم گردد و یار من باشد. هنوز دعای حضرت تمام نشده بود که این آیه نازل شد: همانا سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و رسول او و آن مؤمنانی که نماز را بپای می دارند و در حال رکوع صدقه می دهند.
آیه مُباهله

عده ای از دانشمندان مسیحی اهل نجران حق را پذیرا نبودند. خداوند به رسول(ص) خود امر فرمود: با آنها مباهله کن و بگو: ما فرزندان و زنان و نفوس خود را دعوت می کنیم شما هم چنین کنید و فرزندان و زنها و جانهایتان را بخوانید تا با هم مباهله کنیم و هر گروهی بر دیگری نفرین بفرستد تا خدا دروغگویان را نفرین و عذاب کند.

روز بعد مسیحیان نجران دیدند پیامبر(ص) با حسن و حسین و زهرا و علی(ع)، با پای پیاده به وعده گاه می آیند. بزرگ آنها این صحنه را که دید به افراد خود دستور داد برگردند و گفت: این افرادی را که من می بینم اگر دست به دعا بردارند و بخواهند خداوند کوه ها را آب کند، همان می شود لذا با پیامبر(ص) قرارداد بستند و محل را ترک کردند. مفسران علی(ع) را مصداق انفسنا (= جان هایمان) در آیه شریفه مباهله می دانند.
فضایل علی(ع) در قرآن

روزی ابن عباس از کوچه های مدینه می گذشت که معاویة بن ابی سفیان با او برخورد کرد
ادامه مطلب ...

ویژگی های طیف خوب جامعه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه دوستان خوبم علی الخصوص اونایی که مطالب رو دنبال میکنن؛وقتتون بخیر و دمتون جیززز.

امشب قراره در مورد یکی از دو طیف که قبلا خدمتتون گفتم مطلبی بنویسم.نگاهم کلی اما همواره از منطق و منظر قران در بحث استفاده میکنیم ان شاالله.

بنظرم از طیف آدم جامعه یعنی همونایی که تقریبا مثبت فکر میکنن و سعی میکنن خوب باشند؛نمیگیم عالین البته این طیف خوب وسعادتمند جامعه طبقات متفاوتی داره...از تقریبا خوبا شروع میشه تا عالی ها!!!

ادمایی که درستکارن و سعی میکنن ضعفاشون رو جبران کنند همون خوبان ولی اونایی که قوتشونو مضاعف و توانشون رو برای خوب زندگی کردن میزارن.

چند وقت پیش وقتی داشتم به هوای یه احوالپرسی یک طرفه وضعیت واتساپ مخاطبامو چک میکردم به ییه مطلب که خیلی باهاش آشنا بودم برخود کردمالابد میخوایین بدونید خوب چی بود که میخوام تعریف کنم؟؟؟ وضعیتش این بود"خودم هم نمیدانم چه میخواهم و گرنه برای بدست آوردن آن تلاش میکردم!"

جالبه نه؟؟نظرتون چیه؟بنظرم اینا بالعکس طیف خوب هستند کسی که نمیدونه برای چی اومده راه رو گم کرده...

ادمهای خوب دنبال تجمل نیستند...یعنی وقتی لازم نیست ده تا کت داشته باشن در حالیکه که همسایشون فقیره یا ... خب پول یکیشو به همسایه میدن!!بجای ریخت و پاش اضافی چندتا جون دیگه رو به هم میرسونن؛

همینجای بحث بگم  کاری ندارم به سعادت اخروی و دین فقط میخوام بگم خوبا چه شکلی هستند...یقینا اونایی ایمان به خدا و رسول و ائمه دارند خوبیشون قبوله و سعادت اخروی و الحق و الانصراف دنیوی دارند...

افرادی هستند حتی از مسولین کشورمون مثل رهبر بی مانندمون امام خامنه ای که آقا کامل ساده نیست هست به اعتراف دوست و دمشن...گرچه که خیلیا جلف و دزد شدند ولی خیلی مسولین داریمااا خیلی که به لطف و خدا و مدیریت خوبشون امنیت که از ابلاترین نعمت های یا بالاترین نعمت یک جامعه هست داریم.

انسانهای خو همیشه در مورد خوبان صداقت و در مورد بدها موضوع مقابل و سیاست دارند...این بهترین حرکت فکری و عملی یک انسان مورد تایید همه هست.

خوب ها همیشه با خستگی میخوابند نه با هندزفری!!! اونا معمولا وقتی میخورن زمین با یک "یاعلی" بلند میشن حودشونو میتکونن و با امید به کسی که میدونن هست یعنی "خدا" به راهشون تا رسیدن به اونچه که بازم میدونن به نفعشونه و مورد قبول همونیه که با امید بهش راه افتادن و ادامه دارن؛

خوبها همه رو خوب میبینن و بدها رو داری ضعف میبینن و بجای تحقیر و تمسخر بقیه کمکشون میکنن تا خوب شن

جالبه بدونید خوب ها هیچوقت خودشونو خوب نمیدونن...این جمله لایکه نه؟؟ واقعا خوب ها متواضع هستند...بقول اون روایت درختی که بار داره سرش پایینه،انسانی که عقل و درک و فکر داره معخمولا متواضع هست...

خب اخرش باید بگم دم خوبها گرم...اونا باحال ترین آدمای روی زمینن...به وقتش جدی و به وقتش بمب اتم خنده ان...!

یه دعام بکنیم : خدایا به حق خوبات ما رو خوب کن با پیروی از بهترین خوبت یعنی محمد مصطفی(ص).آمین.

خدایا  امام زمان برسون تا همه خوب بشیم(طبق روایات زمان حکومت ائمه در آخر الزمان ادمای خوب99.9درصد هستند)

نظر واسم مهمه علی الخصوص اگ نکته و نظر باشه.یاعلی

بررسی فضایل حضرت علی (ع) و مساله امامت (حدیث غدیر خم)

 بسم الله الرحمن الرحیم



چکیده:

در سال مولای متقیان حضرت علی علیه السلام و در این نوشتار، به بررسی فضایل و نقش تاریخی امام علی علیه السلام در دوران صدر اسلام و بخصوص مساله امامت از منظر سه منبع معتبر تاریخ اسلام (سیره ابن هشام، تاریخ طبری و تاریخ ابن اثیر) می پردازیم . این فضایل و نقش تاریخی حضرت، در سه مرحله زمانی (از کودکی امام تا بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله، از دوران بعثت تا هجرت پیامبر و از دوران هجرت تا رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) مورد پژوهش و تطبیق قرار گرفته است .

نتیجه بررسی حاضر، دستیابی به پاسخ این سؤال است که آیا مورخان مذکور همه حقایق مربوط به علی علیه السلام را نوشته اند یا نه؟ و اگر نتوانسته اند، چرا؟ به احتمال قریب به یقین محدودیتهای سیاسی - عقیدتی، مورخان منابع مذکور را، از ذکر بعضی حقایق تاریخ اسلام باز داشته است .

کلیدواژه ها:

امامت، علی بن ابی طالب علیه السلام، فضایل علی علیه السلام، کتب تاریخ، سیره

در کتب تاریخ اسلام، ماجرای خشکسالی و سختی و تنگدستی ناشی از آن در قبیله قریش ذکر شده (1) و آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و عمویش عباس تصمیم گرفتند به خاطر کمک به ابوطالب، دو تن از فرزندان وی را نزد خود آورده از آنها نگهداری کنند; پس پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام، و عباس و جعفر را انتخاب کرد . حضرت علی علیه السلام تا زمان بعثت، در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله بود . بعضی از مورخان، این امر را از الطاف الهی بر حضرت علی علیه السلام شمرده اند . (2)

علی علیه السلام در سایه همنشینی و همنفسی با پیامبر صلی الله علیه و آله و تحت توجهات و تعالیم ایشان ، دوران رشد و بالندگی خود را با کسب فضایل معنوی و اخلاقی از سیره نبوی طی کرد . این امر پس از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز ادامه داشت ; لذا ایشان به عنوان اولین مرد مسلمان، پشت سر پیامبر به نماز ایستاد و در تمام مراحل نبوت، یک لحظه از یاری و پشتیبانی رسول خدا سستی و غفلت نکرد . تاریخ اسلام سرشار از فداکاریها و شجاعتها و دلاوریهای آن حضرت است . تمامی این فضایل و نیز کسب مقام دامادی پیامبر صلی الله علیه و آله که حاکی از علاقه و محبت ایشان بود، بدون شک حسادت برخی را برانگیخت; اینان تا زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله، جرات علنی کردن دشمنی و حسد خود را نداشتند; اما پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، دشمنی های پنهان، آشکار و علنی گشت . حوادث تاسف انگیز تاریخ اسلام پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله از جمله مساله جانشینی و خلافت رسول خدا و خانه نشین کردن بیست و پنج ساله حضرت علی علیه السلام ، گواه این مطلب است; لذا کتمان حقایق و فضایل حضرت علی علیه السلام از سوی مخالفان و معاندان وی، امری طبیعی و بدیهی بود . در این میان، تلاش مورخان با انصاف و بدون غرض، در ثبت فضایل و ذکر روایات در خصوص ایشان، قابل تقدیر است . هرچند که فشار سیاسی حکومتهای وقت، مانع از ذکر تمامی حقایق می شد .

فضایل علی علیه السلام از دوران کودکی تا بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله

در این مرحله از تاریخ زندگانی علی علیه السلام، آنچه را که مورخان اسلامی در کتب سیره ابن هشام، تاریخ طبری و تاریخ ابن اثیر به عنوان فضیلتی برای علی بن ابی طالب علیه السلام آورده اند، ذکر مسلمان شدن وی به عنوان اولین ایمان آورنده به آیین محمدی علیه السلام است که به تفکیک مورد بررسی قرار می گیرد:


برای دیدن ادامه ابیات کافیست روی گزینه "ادامه مطلب "کلیک کنید

ادامه مطلب ...

معرفت امیرالمومنین علی و ولایت الهی

 بسم الله الرحمن الرحیم

بهترین راه شناخت حضرت علی بن ابیطالب بررسی معرفی خداوند و رسیدگی به تعریف رسول اکرم و تدبر در تدوین شناسنامه ولوی آن حضرت با بنان و بیان خود اوست، زیرا پی بردن به حقیقت ولایت الهی از یک سو و معرفت سید اولیای خداوند از سوی دیگر، مقدور غیر معصوم نبوده و شرح حدود و رسوم آن میسور کسی نیست، لکن عدم امکان درک کل، هرگز مصحح ترک کل نیست و عدم اقتدار بر غوص در ژرفا مجوز ترک سباحت و شناوری در جوار ساحل نخواهد بود . از این رو با

استعانت از لطف عمیم خدای مستعان و استمداد از فضل فراگیر او اصولی در طی فصولی تبیین خواهد شد .

1 - علی (ع) همتای جهان آفرینش

انسان کامل چونان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) عصاره نظام آفرینش است و آن چه در جهان امکان به طور کثرت، منشور است در حقیقت علی بن ابیطالب (ع) به طور وحدت ملفوف است و هماهنگی این لف و نشر . پیام خاص خود را دارد و آن اینکه وجودهای طبیعی، مثالی، عقلی، الهی اشیای عینی، همتای مراحل چهارگانه وجود این عبد محض و با اخلاص خداوند خواهد بود، به گونه ای که اگر نظام تکوین به صورت انسان کامل متمثل گردد، همان حضرت علی (ع) خواهد بودو اگر حقیقت انسان کامل مانند علی بن ابیطالب (ع) به صورت جهان عینی متبلور شود، جهان کنونی خواهد شد .

این تبادل و تعامل متقابل محصول تطابق آن لف و نشر است . از این رو آن حضرت درباره خویش فرمود: «ما لله آیة اکبر منی » (1) برای خداوند نشانه ای بزرگتر از من نیست . چنان که چیزی بزرگتر از مجموع جهان نیست .

راز این آیت کبرا بودن را باید در مظهریت انسانی کامل برای اسم اعظم الهی جستجو کرد البته ذوات نورانی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از یک سنخ وحدت ویژه برخوردارند چنان که در زیارت جامعه می خوانیم «و ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحدة طابت و طهرت بعضها من بعض » (2) و براستی ارواح شما، نور شما و طینت و سرشت شما (ائمه معصومین «ع ») یکی است در حالی که پاکیزه و طاهر است بعضی گرفته از بعضی است . و اثر این هماهنگی کامل انسان معصوم و جهان را می توان در علم غیب انسان کامل نسبت به آن چه در جهان می گذرد و نیز تاثیر وی در آن را به اذن خداوند مشاهده نمود .

علی (ع) همتای قرآن کریم

انسان کامل هم چون حضرت علی بن ابیطالب (ع) همتای قرآن حکیم است و این کتاب سترک گذشته از تصدیق صحائف آسمانی انبیای سلف، بر همه آن ها هیمنه و سیطره داشته و جامع هر طارف عتید و تازه آماده و سالف تلید و گذشته ماندگار و به عبارت دیگر در بردارنده همه حقایق کهن و تازه بوده و مشتمل بر قوانین گوناگون بوده و برای هر قادم و غابری قانونی گذرانده است و چون اوج مقام منیع و بلند هر پیام آوری همانا صحیفه آسمانی اوست و قرآن کریم بر همه آن کتاب ها مهیمن است، جایگاه او نیز بسیار بلند مرتبه خواهد بود . انسان کاملی که طبق حدیث متواتر «ثقلین » کفو و همتای قرآن مجید است و در هیچ مرحله ای او جدا نخواهد بود و آن حدیث این است: «انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا، لن یفترقا حتی یردا علی الحوض; من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می گذارم یکی قرآن کتاب خدا است و دیگری عترت من و اهل بیت من . اگر کسی به آن دو تمسک کند هرگز گمراه نخواهد شد و این دو از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من (پیامبر) وارد شوند .» (3)

با توجه به این حدیث، علی (ع) از اهل بیت و همتای قرآن کریم بلکه سرآمد همه انسان های متکامل است . مگر آن که برای همه آن ذوات نورانی نبوی و ولوی، وحدت ویژه ای در نشئه فراطبیعی قایل شد که با ارتفاع کثرت سخن از هیمنه مطرح نبوده و نخواهد شد .

چون انسان کامل همتای قرآن حکیم است، آفرینش او به نحو تجلی از ام الکتاب و تنزل از کتاب مبین، بوده و معرفت او که همانا مساس علمی با آن ذات مقدس است، بدون طهارت میسور نخواهد بود .

زیرا قرآن و هر حقیقت دیگر که معادل آن باشد از تماس غیر طاهر مصون است چنان که فرمود: «لایمسه الا المطهرون » (4) قرآن را جز پاکان مس نمی کنند از این رو گروهی که معاصر حضرت امیرالمؤمنین (ع) بوده و او را از نزدیک می دیدند و یا بعد از شهادت آن حضرت، در سنت و سیرت او مطالعه کرده و می کنند، لیکن از طهارت روح طرفی نبسته بودند، مقام منیع آن حضرت را نیافتند و به او معرفت پیدا نکردند; زیرا آن ها اهل نظر و نگاه بوده اند ولی هیچ کدامشان اهل بصر و دیدن نبوده اند . خداوند درباره چنین افرادی نسبت به رسول اکرم (ص) فرموده است: «و ان تدعوهم الی الهدی لایسمعوا و تراهم ینظرون الیک و هم لایبصرون; و اگر آن ها را به راه هدایت بخوانید، نخواهند شنید، تو می بینی که آن ها در تو می نگرند ولی آن ها نمی بینند، آن ها از بصیرت بی بهره اند .» (5)

کیفیت معرفت و معرفی حضرت علی (ع)

شناخت انسان کامل، مانند علی بن ابیطالب و تفسیر نحوه هستی آن عنصر تام ولوی طبق آن چه که در عناوین گذشته بیان شد در خور تجزیه و تحلیل است، اما بنابراین که امیرالمؤمنین (ع) همتای جهان آفرینش باشد،

برای دیدن ادامه ابیات کافیست روی گزینه "ادامه مطلب "کلیک کنید

ادامه مطلب ...

دوبیتی عید غدیر

  یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد                        نام تو نقش نگین امرِ اَلله الصّمد

لم یلِد از مادر گیتی و لم یولَد چو تو         در جهان بعد از نبی، مِثلت لهُ کُفواً احد

 

حقّا که حقیقتاً علی حق باشد              حق است علی ز حق که بر حق باشد

دیدیم خطی به دفتر لم یزلی                  حق با علی و علی مع الحق باشد

 

هر دل که شکست ره به جایی دارد                هر اهل دلی قبله نمایی دارد

با آنکه بُود قبلة ما کعبه ولی                          ایوان نجف عَجب صفایی دارد

 

این گفت: بزرگ و نامدار است علی             آن گفت که مرد روزگار است علی

برای دیدن ادامه ابیات کافیست روی گزینه "ادامه مطلب "کلیک کنید

ادامه مطلب ...

امام هادی

امام هادی علیه السلام


حضرت امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در "صریا "، منطقه ای واقع در 6 کیلومتری مدینه متولد شد. نام مبارک ایشان "علی"، کنیه اش "ابوالحسن" و القاب آن بزرگوار : نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب و عسکری می باشد که مشهورتر از همه "هادی" و "نقی" است.

پدر گرامی آن حضرت، امام جواد علیه السلام و مادر ایشان بانوی گرانقدر و با فضیلتی به نام "سمانه مغربیه" است. محمد بن فرج می گوید:

"ابوجعفر ، محمد بن علی علیه السلام مرا خواست و فرمود: کاروانی از را ه می رسد که برده فروشی در میان آن است و کنیزانی همراه خود دارد. سپس هفتاد دینار به من داد و امر کرد با آن کنیزی را با مشخصاتی که داد، بخرم. من ماموریت را انجام دادم. این کنیز همان مادر امام هادی علیه السلام است.

قدر و منزلت این بانوی گرامی بدان پایه بود که امام هادی علیه السلام درباره اش فرمود : «مادرم عارف به حق من و اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود، خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صدیق و صالحان قرار دارد.» (1)

عبادت امام


امام هادی علیه السلام شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خضوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین، جز سنگ ریزه و خاک حایلی وجود نداشت. پارسایی و انس با پروردگار، آن چنان نمودی در زندگی امام داشت که در مقام بیان برجستگی و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند.

ابن کثیر می نویسد: او عابدی وارسته و زاهد بود. ایشان کمر همت به عبادت بسته، فقیه و پیشوا بود.

ابن عباد حنبلی نیز می گوید: کان فقیها، اماماً ، متعبدا. (2)

اخلاق حسنه امام


پیشوایان معصوم علیهم السلام انسانهای کامل و برگزیده ای هستند که به عنوان الگوهای رفتاری هدایت جامعه را به سوی خداوند عهده دار شده اند.
گفتار و منش امامان علیهم السلام، ترسیم "حیات طیبه" انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی است.

نمونه تعبیرامام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره *
معدن رحمت، گنجینه داران دانش، نهایت بردباری و حلم، بنیانهای کرامت، خلاصه و برگزیده پیامبران، پیشوایان هدایت، چراغهای تاریکی، پرچمهای پرهیزکاری، نمونه های برتر و حجت های خدا بر جهانیان هستند.

امام هادی علیه السلام همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات بردبار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب می کرد با دشمنان حق و ناسزا گویان و اهانت کنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباری برخورد می کرد. "بریحه" عباسی - که از سوی دستگاه خلافت به سمت امام جماعت مکه و مدینه منصوب شده بود- از امام هادی علیه السلام نزد متوکل شکایت کرد و برای او نوشت: اگر خواهان حفظ مکه و مدینه هستی ، "علی بن محمد" را از این دو شهر بیرون کن زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کرده اند.

متوکل امام را از کنار حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله تبعید نمود. هنگامی که امام از مدینه به سمت سامرا در حرکت بود، بریحه نیز همراه ایشان بود. در بین راه بریحه به امام گفت: تو خود می دانی که عامل تبعید تو من بودم. سوگند می خورم که چنانچه شکایت مرا نزد خلیفه ببری، تمام درختانت را در مدینه آتش می زنم، خدمتکارانت را می کُشم و چشمه های مزارعت را کور می کنم. بدان که این کارها را خواهم کرد. امام علیه السلام در جواب فرمود:

«نزدیک ترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و من این شکایت را که بر خدا عرضه کردم نزد غیر او، از بندگانش نخواهم برد» بریحه چون این سخن را از امام شنید، به دامن آن حضرت افتاد، تضرع کرد و از ایشان تقاضای بخشش نمود. امام فرمود: تو را بخشیدم. (3)

امام علیه السلام در بیان دیگران


امام هادی علیه السلام پیوسته تحت نظر حکومتهای جور بود و سعی می شد که آن حضرت با پایگاههای مردمی و افراد جامعه تماس نداشته باشد. با این حال..
...

برای دیدن ادامه این مطلب بر روی "ادامه مطلب" کلیک نمایید


 

ادامه مطلب ...

نگاه کلی به دو طیف جامعه

سلام مطالبی که میگم خیلی بدردتون میخوره روشن نگر و با فکر میکنه شما رو...تا آخر بخونید و ختما نظر بدید.

ببخشیدا صفحه کلیدمو بخاطر گرد و خاک ها دکمه هاشو در اوردم و شستم و گرنه کم صحبت که نیستم!

لپ تاپ هم برچسب نداره گرچه میتونم راحت بتایپم بدون برچسب فارسی اما حسش نی!

یادمه قول دادم درمورد طیف احمق یکم بحرفم  ضمنا  لااقل هر دو روزی یه مطلب میزارم وبسایت و چون زیاد جنبه  سرچ نداره واس  همین ازتون میخوام هر رو روزی یه سر بزنید یا تو کانالم  @rezabazi110 عضو بشید اونجا لینک جدید ترین مطالبو میفرستم دیگه زحمتتون نشه.

بریم سراغ  اصل مطلب که خستمو وقتمم کمه؛

ما تو جامعه دو طیف داریم

اگه به دسته بندی قرآنی نیگاه کنیم دو دسته اینان: 1.آدمهایی شقی یعنی بدبخت ها و اونا که باخدا نیستن.

                                                                   2.آدمهای سعید یعنی خوشبخت و با خدا.

این دو طیف رو کلی بررسی میکنم بعدش تو دوتامطلب هر کدومو دوستانه طوری میگم که بدونید جز کدوم هایید!!!

حالا کلی نگاه میکنم ولی شاید از دین هم گفتم ولی نمیخوام فقط نظر دینی رو بچسبم...

خب خدمتتون عرض کنم که این دو تا گروه که آدما نمیشه توشون نباشن مگ خیلی استسنا همیشه باهم مشکل داشتن!

از منطق تا رجز و جنگ با هم تاحد مرگ میجنگن...البته تو این دو طیف ادمایی داریم که عین ربات ب کسی کاری ندارن و هیچوقت هم مورد قبول کسی نبودن چون هیچ اهل منطقی از بت خوششون نمیاد!!!

عده ی منافق هم در همون جمع بدها محسوب میشن و حتی طبق روایات از بدها هم بدتر هستند.

براتون اگ مقدمه چینی نکنم باید اگر مثالی از این دو طیف که اولی باطل و دومی حق(طبق دسته بندی بالا)همیشه در تضاد بودند و چندان تاملی بینشون نبوده.

البته همین جنگ ها باعث فرقه هایی مثل فراماسونر ها یعنی ضد دین شد.که نمیخوام این بحث جالبو باز کنم ولی شاید بعدا در موردش گفتم که یکی از تکنیک های داعش اینه که بچه ها رو نمیکشه و والدینشو میکشه تا عین هیتلر جمعیتی رو ضد دین بوجود بیاره که مفصله قضیش؛

اگر بخوام خیلی صریح از قرآن که قبولش داریم بگم اینه که:

طبق خود آیات ضاله ها یعنی طیف نادان و کج فهم به نبی مکرم اسلام گفتند لمجنون یعنی دیوانه است که خدا به این طیف چپ میگه" و ما هو الا ذکر للعالمین" ، که بنظرم از جالب ترین جواب های قرآنه.

از اونور قرآن میزنه تو سر این طیف میگه "کالانعام بال هم ازل" اینا چهار پان شایدم بدتر!" ازل" یعنی پست و پایین که وارد ادبیات عرب باز نمیشم!!!

خب باید برم بیمارستان...فعلا یاعلی.نظر یادتون نره.

منفجریسم:محصول طیف احمق جامعه!هه!

بسم الله الرحمن الرحیم

اقدامات تررویستی از دیر باز موجب آزار و اذیت مردم بوده و جز قربانیان دیگران را در پرانتز غم و اندوه قرار میدهد و هرگاه زیادشود رعب و وحشت زیاد میشود و بالعکس.

کشتار و قتل از آن کسانی است که احمق بوده اند و کشورهایی مانند پاکستان از نیروی بی  وجدان و احمق خوب بلد است استفاده کند

البته قول میدهم در مطلبی در آینده نزدیک در این مورد که این طیف احمق  با مردم جامعه چه کرده اند بپردازم پس تا اینجا یکی طلب شما ؛

حالا جالب است که قیمت این لا قیمت های مور مغز را حرف های مزخرف عده ای که بلدند چگونه با پنبه سر ببرند قیمت می بخشد و حتما شنده اید که طوری بترکیم که نماز ظهر را بهشت با پیامبر اسلام بخوانیم!

جالب است نه؟!یکی به این شاس مغز ها بگوید مگر در بهشت تکلیف است؟نخندید اگر اینها میدانستند که حالشان این نبود!

حالا وقتی در یک برهه زیاد بکشند و مانند روباه کلیپ پخش کنند طبیعیه برا خیلیا عادی شه!

ادامه مطلب ...