پیام مقام معظم رهبری به کنگره میرزاکوچکخان جنگلیبعد از چندی در جرگه طلاب مدرسه جامع وارد شد که از لحاظ تعلیمات دینی در سطحی بالاتر قرار داشت.
میرزاکوچک خان در خلال تحصیل مقدمات فقه و اصول در مخالفت با نارواییها بی پروا بود به همین سبب احترام سایر طلاب را به خود جلب کرد.
در قیام آزادیخواهان رشت علیه پیمان شکنی محمد علی شاه (1326 ه.ق) در صف مشروطه طلبان جای گرفت و با آنان در تحصن شهبندری عثمانی (کنسولگری عثمانی) شرکت جست و هر سحرگاه با صدای تکبیر خود متحصّنان را به ادای نماز فرا میخواند (تکبیر او و نماز متحصنان پاسخی بود به تبلیغات دولتیان که آزادیخواهان را بابی مذهب معرفی میکردند) در واقعه تعرض مسلحانه مشروطهخواهان رشت علیه قوای مستبدان (16 محرم 1327 هـ ق) از طرف همکاران وی بود و انجمنی به نام وفا را تشکیل داده بود و اداره میکرد.
هنگام بسیج قوای ملی رشت برای تصرف پایتخت، میرزا عنوان فرماندهی یک دسته از جنگاوران را در دوشنبه بازار سنگر بر عهده گرفت، در آنجا سخت بیمار و بستری شد و دسته جنگاورانش تحت فرمان یپرم خان ارمنی درآمد که به سوی قزوین حرکت کردند.
کوچکخان پس از مداوا به مجاهدان پیوست و در فتح تهران شرکت جست در شورش شاهسونان همراه یپرم خان و سردار اسعد به کمک مجاهدان آذربایجان رفت، هنگامی که شاه مخلوع (محمدعلی) عمال خود را به قصد تصرف ترکمن صحرا به آن منطقه (به دستیاری بیگانه) گسیل داشت، کوچک خان داوطلبانه به قوای دولت مشروطه ایران پیوست و به جبهه رفت.
در جریان جنگ بر اثر تیری که زیر شانهاش نشسته بود از پای افتاد و اسیر شد که به روسیه منتقلش کردند اما او پس از معالجه خود را به رشت رسانید.
در جریان تعرض قوای روس به آذربایجان و گیلان «به بهانه مخالفت شوستر مستشار مالی آمریکایی» و قتل و اسارت و حبس استقلال طلبان و مدافعان ایرانی (30ـ 1329هـ . ق) و هم زمان با اعدام عبدالعزیز شریعتمداری تالش، یوسف خان جوبنهای، صالحخان مژدهی، کاظم علی روستا در رشت و مقارن با تشکیل انجمن ایالتی گیلان و حبس و تبعید اعضاء انجمن و جمعی دیگر به قفقاز کوچکخان به فرمان اجنبی از اقامت در زادگاه خود محروم و به تهران رفت و مقیم شد مجدداً به تکمیل تحصیل پرداخت.
سه سال بعد، جنگ بینالملل اول در گرفت و به سال (1914 م ) روسها از شمال و انگلیسی ها از جنوب، با قوای انبوه به ایران تاختند و بیطرفی اعلام شده کشور را نقض کردند.
کوچک خان با گروه استقلال طلبان و مدافعان که در هر طبقه از بالا و پائین یافت میشدند هم داستان شده بدواً با سالار فاتح معروف به دیوسالار به کجور رفت که در آن ناحیه پایگاهی دفاعی به وجود آورند. چون جریان را مساعد نیافت از دیو سالار جدا شد و به رشت رفت و از رشت پس از ملاقات پنهانی با بعضی یاران موافق به (خراط محله) تولم حرکت کرده و در جنگل آن ناحیه نهضت جنگل را پایه گذاری کرد. |